درد درک نکردن

روزهای جدایی

سلام.امروز هم فقط مثل هیشه فکر کردم وفکر کردم اما ... به هیچ جایی نرسیدم.داره خفم می کن این درد اما به کی بگم؟؟؟؟؟ اصلا فکر کن بگم!!!!!!!!چی میشه مگه؟؟چیکار می توانن بکنن؟هیچکس به جز خودش نمی تواند ارومم کن.خدارو میگم .خدا میتوان کاری کن که اون برگرد سر زندگیش.احساس میکنم میخواد ازم دور بشه احساس میکنم دیگه نمیبینمش دارم میمیرم.زندگییییییییییییم چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ای خدااااااااااااا بهم کمک کن.واسم دعاااااا کنیدگریه

 

 

 

چقدر این جمله سوزاندم

نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393برچسب:روز ۱۳جدایی-عشق-عاشقانه-خاطرات عشقی-خاطرات-جدایی-,ساعت 19:40 توسط مجنون| |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

قالب ساز وبلاگ پيچك دات نت